خلیج همیشه فارس

امروز :

اسناد خلیج فارس

خلیج همیشه فارس ایران و ایرانی

تنگه هرمز جایگاه ویژه ای در امنیت ملی دارد. ایران بیشتر از هر کشور دیگر در منطقه برای صادرات و واردات خود وابسته به تنگه هرمز می باشد و تقریباً کل صادرات نفت خود و حدود 80 درصد  بازرگانی خارجی خود را با استفاده از راه آبی تنگه هرمز انجام می دهد. به علاوه بخش عمده ذخایر نفت، گاز و معادن مهم دیگر ایران به نوعی در حاشیه ي خلیج فارس قرار دارد . بدین ترتیب ایران دارای منافع حیاتی در خلیج فارس و تنگه هرمز است .
 تنگه هرمز وامنیت ملی ایران / فاطمه ایزد موسی*
 
در سال 1350 خروج انگلستان از منطقه ي شرق سوئز موجب ایجاد موقعیت برای حضور مؤثر ایران ، عراق و عربستان در خلیج فارس شد در حالی که کشورهای کوچک تر منطقه نگران امنیت خود شدند. در این زمان آمریکا و غرب حضور  خود را عاملی برای تبلیغات ضد غربی می دانستند، بنابراین برای رهایی از درگیری مستقیم اقدام به ترک منطقه کردند.اما در عین حال سیاست آن بود که خلأ قدرت به وسیله دولتهای غرب پر شود. دولتهای ایران و عربستان میتوانستند، بر این نقش را ایفا کنند، بر اساس سیاست  دو ستونی آمریکا در منطقه پا گذاشته شد.
 
پیش از این ، کشور ایران و امریکا با توجه به دیدگاه واقع گرایی و توازن  قوا در تنگه هرمز بر اساس همکاری ، (حاصل جمع مثبت ) در جهت کسب منافع رفتار همسویی داشتند. اما بعد از انقلاب اسلامی با توجه به تضاد منافع این دو کشور در منطقه خلیج فارس و بازی حاصل جمع صفر در کشمکش و رقابت هستند و به نظر می رسد هر چه زمان میگذرد شکاف بین این دو کشور بیشتر می شود به ویژه بعد از اجرای برنامه های هسته ای ایران و اعمال تحریم های  امریکا بر علیه ایران این کشمکش ملموس تر شده است.
 
لذا بر همین اساس ، ایران  در منطقه خلیج فارس با توجه به <<استراتژی بازدارندگی>> و عقلانیت ، هدفش مجاب کردن امریکا و متحدانش نسبت به توانمندی های خود و همچنین افزایش هزینه بسیار نسبت به منافع حاصله از تهاجم به تاسیسات اتمی این کشور است.
 
چارچوب نظری این مقاله براساس تئوری بازدارندگی درمنطقه خلیج فارس است وباطرح پرسش « تنگه هرمز درامنیت ملی ایران چه جایگاهی دارد؟ » به بررسی پیرامون پاسخ گویی به سوال مذکور « تهدید امنیت ملی وتهاجم نظامی به ایران پایان تحمل این کشور است که ایران نسبت به انسداد تنگه هرمزاقدام  می نماید. »،  می پردازیم .
 
تنگه هرمز از دیدگاه ایران چند ویژگی مهم دارد:
 
-مرکز گذر نفت ایران
-بخش عمده بازرگانی ایران از این تنگه می گذرد.
-تسلط  بر تنگه ي هرمز بر پرستیژ جهانی ایران می افزاید.
 
 مهمترین  دلیل اهمیت خلیج فارس وجود ذخایر عظیم نفت وگازاست. خلیج فارس بیش از 60%  ذخایر عظیم نفت جهان را داراست.  17 میلیون بشکه نفت روزانه، حدود یک پنجم عرضه نفت در جهان از طریق این تنگه عبورمی کند.
 
علاوه بر انتقال نفت، روزانه  2 میلیون بشکه محصولات  شامل سوخت و گاز مایع ( LNG )عبور می کند. بزرگترین صادرکننده گاز مایع ( LNG ) درمنطقه کشورقطر است که سالانه بیش از 30 میلیون تن گاز مایع ازطریق این تنگه صادر می کند.
 
اگرچه بعضی از کشورهای منطقه تلاش می کنند مسیرهای مختلفی برای صدور نفت وگازخود جایگزین نمایند، مانند کشورعربستان بوسیله خطوط لوله می تواند بخشی از نفت خود را از طریق دریاي سرخ صادر کند و درمورد عراق نیز خطوط انتقال نفت آن از سوریه و ترکیه به این کشور امکان  صدور بخشی از تولیدات نفتی خود را از حوزه هاي خارج از خلیج فارس می دهد. کشور عمان نیز به طور کامل از اتکاء به خلیج فارس بی نیاز است.  امارات متحده عربی درصدد احداث خط لوله فجیره- حبشان برای انتقال انرژی از مسیر دریای عمان است تا اتکای خود را از مسیر تنگه هرمز کاهش دهند ،به طور متوسط بیش از 90 درصد صادرات نفت کشورهای منطقه ( عربستان سعودی، عراق، امارات متحده عربی،  کویت وقطر) از تنگه هرمز صادر میشود.
 
علاوه برصادرات نفت وگاز کشورهای منطقه، تسهیلات نظامی آمریکا به کشورهای منطقه خلیج فارس از طریق این تنگه انتقال می یابد. با توجه به اهمیت تنگه هرمز و نقش آن در اقتصاد جهانی چنانچه این آبراه مسدود گردد، امنیت انرژی و اقتصاد جهانی به مخاطره می افتد.
 
آیا ایران بر اساس کنوانسیون های حقوق بین الملل دریاها میتواند تنگه هرمز را مسدود نماید؟
 
از دیدگاه حقوق بین الملل  رژیم  حقوقی تنگه های بین المللی عبورو مرور و تعلیق کشتی ها فقط  در منطقه آبهای سرزمینی هر یک از کشورهای تنگه هرمز با رعایت شرایط خاص را خواهد داشت  اما  در زمان وقوع  جنگ اگر یکی از دولتهای همجوار تنگه درگیر جنگ با  کشور یا با  کشورهای دیگر باشد حق کنترل عبور و مرور و بازدید کشتی های تجاری در خارج  از آبهای سرزمینی را خواهد داشت.
 
با عنایت  به قوانین کنوانسیون 1958  و 1982  حقوق بین الملل دریاها نیز مسدود کردن تنگه هرمز در خارج از دریای سرزمینی امری غیر حقوقی است  و مغایر با عرف بین الملل می باشد .
 
ازطرفی با توجه به نپیوستن ایران به کنوانسیون حقوق بین الملل دریاها (جاماییکا- مونت گوبی1982) حق تعلیق، عبور و مرور در مواقع اضطراری  یا تهدیدات نظامی علیه خود  در آبهای سرزمینی اش را دارد. شایان ذکر است، ایران کنوانسیون 1982 حقوق بین الملل دریاها را امضا نموده اما به تصویب  مجلس شورای اسلامی  نرسانده است.
 
برتری نظامی ایران در تنگه هرمز
 
ایران با عنایت به برتری ژئوپولیتیکی خود در منطقه در صورت تهدید امنیت ملی ایران و حمله به تاسیسات هسته ای ازسوی اسرائیل و امریکا می تواند با توجه به ابزارهای نظامی ( مین گذاری، قایق های تندرو، زیردریایی، ناوهای جنگی، انواع موشک ها با بردهای متفاوت وجت بمب افکن ) به طور موثر تنگه هرمزرا به مدت کوتاهی مسدود نماید.
 
مین گذاری درتنگه هرمز بعنوان یک سلاح بازدارنده دربرابرآمریکا وفشارهای بین المللی موثر است. ایران می تواندهزاران مین (5000 - 2000 ) را درمدت کوتاهی درتنگه هرمز قرار دهد.
 
ایران مین های دریایی متفاوتی دارد که شامل نمونه های کنترل از راه  دور و مغروق درآب است که می تواند، توسط قایق ها و زیردریایی ها درنقاط مختلف تنگه هرمز و آب های اطراف آن کارگذاشته  و درصورت لزوم بکار گرفته شود.
 
ایران می تواند،2 مایل از 21 مایل دریایی عرض تنگه هرمز را عاری از مین های دریایی برای عبور و بازرسی تانکرهای نفتی حفظ  نماید که عبور تانکرها ازاین دو مایل موجب ترافیک دریایی می شود.
 
از طرفی نیروی دریایی امریکا ادعا می نماید، که مجهز به دلفین های مین یاب است ،بدون آنکه به سربازان آمریکایی صدمه ای وارد شود،  دلفین های آموزش دیده مانند دستگاه طبیعی مین یاب هستند که مکان های مین گذاری رابا اعلام صوت شناسایی می نمایند.( درجنگ امریکا علیه عراق ،8 دلفین نیروی دریایی امریکا، مکان 100 مین رادرمنطقه آلوده به مین شناسایی وعلامت گذاری نمودند. )
 
 - ایران در سالهای جنگ تحمیلی از قایق های تند رو استفاده کرده است . امروزه قایق های  تند روی ایرانی بسیار سریع تر و مجهز تر از نمونه های سابق است. این قایق ها و شناورهای تندرو مجهز به رادارهای دریایی، سامانه های الکترونیکی پیشرفته ارتباطی هستند.همچنین ازقایق های  تند روی بدون سرنشین نیز برای اجرای ماموریت استفاده می شود.
 
- ایران دارای 20 فروند زیردریایی است از جمله زیر دریایی کیلو، نهنگ، غدیر و فاتح  که قابلیت بکارگیری در بستر و اختفا از دید سامانه های مختلف راداری و سوناری دشمن را دارند. زیردریایی های کیلو، توان حمل 24 مین با 18 اژدر بزرگ و زیر دریایی های فاتح توان حمل 12 اژدر و 8 مین را دارند. این زیر دریایی ها ضمن مسدود نمودن تنگه هرمز،  توانایی رویارویی با ناوگان سطحی وزیرسطحی دشمن را دارند.
 
-  ناوهای جنگی ایران شامل کلاسهای مختلف ناوچه (شناور موشک انداز سریع) ناو و ناو شکن است این شناورها قابلیت شلیک چهار موشک دور برد ضد کشتی با برد 120 تا 170 کیلومترو ناو قادر با برد بیش از 200 کیلومتر را دارند.
 
- ایران دارای موشکهای کوتاه برد، میان برد  و دوربرد (3000 -  2000 کیلومتر) است . موشک  میان برد نصر، به پرتابگرهای خود اتکا هستد یعنی در صورت استقرار در نزدیکی سواحل بدون نیاز به سامانه های جانبی و وابستگی به واحدهای هوایی و دریایی می توانند کار کشف، شناسایی  و حمله  به  اهداف دریایی را به انجام برسانند.
 
ایران سه نوع موشک بالستیک ضد کشتی را معرفی نموده که عبارتند از موشک خلیج فارس، موشک تندر وموشک سجیل است که هریک دارای بردهای متفاوتی است.
 
هواپیماهای رزمی نیروهای مسلح ایران  قابلیت  تجهیز به چند نوع موشک هوا به سطح با قابلیت  به کارگیری علیه اهداف دریایی را  دارد. این موشک های هوا به سطح، دارای هدایت اپتیکی ، لیزری و راداری هستند. 
 
 موشک های نور و  قادر قابلیت هوا پرتاب دارند  در کنار موشک های  C801 ،KVC802، به عنوان اصلی ترین سلاح های ضد کشتی هوا پرتاب محسوب میشوند. جت بمب افکن کرار،  قابلیت حمل 4 موشک کوثر را دارد.
 
نتیجه این که، ایران براساس دکترین نیکسون و پتانسیل موجود (طولانی ترین مرز آبی منطقه، توان بالای نظامی ارتش و...) دردوران پهلوی دوم بعنوان ژاندارم منطقه خلیج فارس ازسوی امریکا انتخاب شد وفعالیتهای متعددی درسطح منطقه وفرامنطقه انجام داد که  پتانسیل بالای این کشور موجب شد که به طور سنتی ایرانیان خود را درمنطقه خلیج فارس قدرت منطقه ای وحافظ امنیت بدانند. علاوه براین حیات اقتصادی ایران درگرو امنیت وآرامش تنگه هرمز است، صادرات نفت و واردات کالاهای مورد نیاز این کشور از این آبراه منتقل می شود. 
 
با توجه به تجارب جنگ ایران وعراق، ایران توان نظامی خود را (انواع موشک ها،مین گذاری ، شناورها ، زیردریایی ها و...) افزایش داده و نیروی نظامی خود را درابعاد مختلف ارتقا داده است. لذا براین اساس امریکا با توجه به اقدامات تلافی جویانه ایران نمی خواهد ثبات منطقه به مخاطره بیافتد تا امنیت مهم ترین گذرگاه انرژی جهان مختل شود و جهان با بحران نفتی روبرو گردد. بنابراین هردو طرف سعی در ارائه رفتار منطقی براساس ترس از افزایش چشمگیر هزینه نسبت به منافع حاصله دارند و به نظرمی رسد، انسداد تنگه هرمز جنبه نظامی ندارد و بیشتر جنبه سیاسی و روانی دارد و طرفین بایستی هوشمندانه فضای سیاسی و روانی منطقه  را کنترل نمایند تا موجب بروز جنگ و متحمل هزینه های هنگفت نشوند. این درصورتی است که  طرفین رفتار منطقی  داشته باشند  چنانچه اسرائیل وامریکا به تاسیسات اتمی ایران حمله  نظامی نمایند تحمل ایران پایان پذیرفته  و تنگه هرمز را مسدود می نماید که هزینه های بسیارسنگینی را برای طرفین دارد و جنگ سبب تحلیل توان نظامی  و اقتصادی ایران می شود. لذا ایران برای برون رفت از این قضیه، می بایست اقداماتی را انجام دهد که پرونده هسته ای از شورای امنیت به آژانس بین المللی اتمی بازگشت داده شود ونوعی تعامل وهمکاری واطمینان را برای جامعه جهانی ایجاد نماید و مشکلات خود را با غرب حل وفصل نماید و با باز تعریف ازمنافع ملی و جدایی ایدئولوژی از سیاست خارجی موجب شود تا تحریم ها که موجب فرسودگی  صنعت نفت و اقتصاد کشور شده و تاثیرات قابل  تاملی بر جای  گذاشته است، برداشته شود تا بتواند بعنوان بازیگر معقول درسطح منطقه  نقش  ایفا نماید.  
  
دیدگاه دیگری نیز وجود دارد، که تنگه  هرمز می تواند براساس واقع گرایی موجب همکاری ایران و امریکا در جهت منافع مشترک طرفین باشد، پتانسیل همکاری را در منطقه دارا می باشند، آمریکا می تواند  از پتانسیل بالای نظامی ایران در جهت تامین منافع مشترک منتفع گردد وحتی برای جلوگیری از تنش و سو تفاهم به برقراری تلفن HOT LINE بین دو کشور ایجاد گردد.
با تشکر از سرکار خانوم  فاطمه ایزد موسی*"، پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه        وب سایت خلیج فارس


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: